چند روز پیش این پسره ramesh یک مقاله جالب نوشته بود در مورد سه مدل تعادل بین زندگی و کار جالب دیدم برای همین گفتم دوستان هم استفاده کنند:
مدل یک: مدل سنتی تعادل کار- زندگی
زمانی که بحث از تعادل کار- زندگی می شود، منظور بیشتر همین مدل است. در زیر تعدادی از ویژگی های این مدل آمده است:
- مرزی مشخص بین زندگی و کار وجود دارد
- کار را به عنوان ماهیت جدا از زندگی شخصی می دانند
- این مدل کار معمولا از ساعت ۸ صبح تا ۴ بعد ازظهر است
- این افراد در بیرون از کار هیچ فعالیت مرتبت با شغل خود انجام نمی دهند
- علاقه ای به صحبت در مورد کارجزییات کار خود با افراد بیرون از کار را ندارند
- هیچ اشتیاقی در انجام شغل خود ندارند
- بیشتر کسانی که در این دسته هستند، از کاری که می کنند متنفر هستند. آنها از کار خود زیاد شکایت می کنند و دائم به دنبال شغل جدید با حقوق بیشتر هستند. اما زمانی که به کار جدید با پول بیشتر دست پیدا می کنند این ماجرا ادامه پیدا می کند. این داستان پایانی ندارد.
- آنها بیشتر در کار، عصبی هستند و در بیرون از کار آرامش دارند
- آنها عصر پنج شنبه را بسیار بیشتر از صبح شنبه دوست دارند
- به نظر من این مدل، مدل خوبی نیست و تنها در به دست آورن پول کارایی دارد
مدل دوم: تعادل کار- زندگی (بدون تعادل)
اکثر گیک ها در این دسته قرار می گیرند. در زیر تعدادی ازویژگی های آنها آمده است:
- آنها کار را به عنوان ماهیت جدا تلقی نمی کنند
- مرزهای کاری آنها وارد زندگی شخصی شده است
- ساعت های طولانی کار می کنند
- آنها همیشه کار را به خانه می آورند. جمله «من امشب (این آخر هفته) باید کار کنم» از دلایلی است که برای عدم حضور در مناسب های خانوادگی می آورند.
- زمانی که مجبور می شوند برای انجام یک فعالیت اجتماعی به بیرون بروند دائم در حال چک کردن ایمیل با تلفن یا صحبت کردن با همراه خود هستند.
- آنها عاشق جنبه های تکنولوژی کاریا تجارت خود هستند. آنها خود را با آن آزار می دهند و زمانی بیش از آن که لازم است برای تمام کردن یک پروژه صرف می کنند.
- آنها اغلب به اینکه چقدر دریافت می کنند توجه نمی کنند. تنها از کاری که می کنند خوشحال هستند و بیشتر اوقات از تغییر کار می ترسند، به این دلیل که نگران هستند مانند کار فعلی خود از آن لذت نبرند.
- آنها بیشتر در کار آرامش دارند و زمانی که در کار نیستند به انجام کار و مباحث مربوط به کار فکر می کنند
- از نظر من این مدل، مدل مناسبی نیست. چرا که اولویت و توجه بر روی کار دارد و به زندگی شخصی توجهی ندارد.
مدل سوم: تعادل کار- زندگی (با یک هدف)
به نظر من این مدل، مدل خوبی است و باید تلاش کنید تا در این مدل قرار بگیرید. در زیر تعدادی از ویژگی های این مدل آورده شده است:
- آنها زندگی را به عنوان یک ماهیت یگانه می دانند و هر تجربه ای که کسب می کند (در کار و زندگی شخصی) به عنوان بخشی از این ماهیت یگانه زندگی است.
- آنها یک هدف و مشخصه روشن برای زندگی خود دارند. هدف آنها در زندگی معمولا به سمت است که یک کار را به صورت حرفه ای انجام دهند تا برای آنها پول و خوشحالی را همزمان داشته باشد.
- خانواده، فامیل، دوست و دنیا برای آنها بخشی از زندگی است و آنها را دوست دارند و از آنها لذت می برند.
- آنها نسبت به کار خود مشتاق هستند و در صورتی که کار خود را دوست نداشته باشند، تا زمانی که کار جدیدی پیدا نکنند کار قبلی خود را رها نمی کنند.
- آنها اگر لازم باشد کاررا به خانه می برند و در مقابل آن اگر لازم باشد از کار مرخصی می گیرند
- خانواده و دوستان آنها اورا در کار خود پشتیبانی می کنند و او را در ایجاد تغییرات و بهبود ها تشویق می کنند
- آنها همیشه به دنبال راه هایی هستند تا زمان‌های مفیدی را با خانواده ، دوستان و اجتماعات بگذرانند.
- همیشه نگاه مثتبی به همه چیز در زندگی دارند
- آنها تنها به کار نمی روند به دلیل آنکه پول دریافت کنند و یا تکنولوژی یا تجارتی که دوست دارند برخورد داشته باشند. آنها بر سر کار می روند زیرا که آنها را در جهت هدفی که برای زندگی خود در نظر گرفته اند قرار می دهد
- آنها عاشق کارهایی هستند که زندگی بقیه را نیز تحت تاثیر قرار می دهد . آنها تلاش می کنند سهم کوچکی در دنیا در مسیر کوچک خود داشته باشند.
- شما وقتی در این مدل زندگی می کنید، نگران تعادل بین کار و زندگی نیستید. بلکه همه اینها در تعادل و جهت هدف زندگی شما هستند .
