اندر باب گروه‌های کاربری – فرهنگ کار تیمی

قصد ندارم یه متن طولانی بنویسم بعد خیلی تحلیل کنم ، این را نوشتم هم احساس خوبی که نسبت به همایش آخرمون(همایش روز آزادی نرم افزار) داشتم را بنویسم هم از حس پست قبلی در بیام.

یه اتفاق عالی در همایش امسال (۲۰۱۱) افتاد. اونم کار تیمی فوق العاده بود. هر بخشی مجزا کار خودش را عالی انجام می داد و نیاز به نظارت و حرص و جوش هم نداشت. امسال من وزن کم نکردم 😛

هممون همیشه در مورد این مطلب شینده بودیم که توی ایران کار گروهی نمی شه کرد و یا فرهنگ کار گروهی نیست؛ ولی هیچوقت هیچ کس نگفت چی کارش کنیم. همه می گند به این دلیل و فلان دلیل مشکل داریم ولی نمی گه چی کم داریم که کار انجام نمی شه. راستش من این مطلب را برای همین دارم می نویسم که لااقل اون بخش هایی را که من متوجه شدم در این برنامه و باعث این نتیجه شد، را بیارم اینجا و بعد ها هم دوستان دیگه اگه برداشتی داشتند اضافه کنند.

یک نکته هست که این همایش را از همایش‌های تجاری جدا می کنه و باید در مورد اون مفصل و جدا صحبت کرد، و اون کار داوطلبانه است. ما توی این برنامه و برنامه های دیگمون همه افراد داوطلبانه و از روی علاقه کمک می کنند پس بخش بزرگی از مشکلات کارهای تجاری را نداریم که ایجاد علاقه است. عملا کسی مجبور به کمک نبوده و همه مطمئناً از روی علاقه اومدند. در مورد این شکاف آخر همین جا صحبت می کنم و سعی می کنم کمی بسطش بدم.

و اما ویژگی ها:

تفکیک کارها

ما در این برنامه بخش های مختلفی را ترتیب داده بودیم که هر کدام به طور مجزی عمل می کرد و برخورد ها را به حداقل رساندیم

۱- تیم هماهنگی و برنامه ریزی
۲- تیم اجرا
۳- تیم هدایا و گرافیک
۴- تیم عکس و فیلمبرداری
۵- تیم پذیرایی
۶- تیم مدیریت سالن
۷- تیم ثبت نام و وب سایت
۸- تیم پخش آنلاین که به صورت خودجوش و بدون هماهنگی قبلی شروع به کار کرد

علاوه برآن در داخل همین بخش‌ها بسیاری از مسؤولیت ها کاملا مستقل انجام می شد و نحوه انجام آنها کاملا واگذار شده بود. مثل نحوه مدیریت ارائه ها و نمایش ویدوئو ها که مجید سلامت و علیرضا مزارعی و سجاد موسوی عالی انجام دادند.

تجربه اعضاء

یکی از مهترین گزینه ها تجربه افراد بود. اکثریت تیم برگزاری از بچه های بودند که در دوسال گذاشته در تمام برنامه همکاری داشتند. پس عملا نیاز به توجیه یا پیگری کارها یا تذکر دادن نکات به آنها نبود. این یکی از ویژگی هایی هست که حتی در محیط های تجاری هم باعث بالارفتن کیفیت کار می شه. اغلب شرکت هایی که این چند وقت در اصفهان به تعطیلی کلی یا بخش فنی شون کشیده شدند دچار همین مشکل بودند . شرکت بزرگ شده بود ولی تیم اجرایی و فنی هر چند ماه عوض می شد. عملا شرکت توانایی انجام کارهای بزرگ با نیروهای جدید را نداشت.

در مورد اصفهان لاگ هم اگر این دوستان سال آینده نباشند یا اقلا درصدی از آنها نباشند، نه تنها پیشرفتی در آینده نخواهیم داشت بلکه فعالیت ها افت خواهد داشت.

مقایسه نکردن حجم کار

همیشه گفتم این مطلب را که در یک تیم همیشه یه عده وقت بیشتری می زارند و بیشتر نگران کار هستند. اگه این عده بجای استفاده از این انرزی برای تشویق بقیه به کار ، از آن برای بازخواست و قرولند کردن به بقیه تیم استفاده کنند، مشکلات زیادی به وجود می یاد.
این موضوع یکی از موضوعاتی است که در کارهای گروه نمی گم صددر صد ولی تا میزان خوبی برآورده شد. البته باید نسبت بهش آگاه بود تا از درصد مطلوب پایین تر نره و مشکل ایجاد نکنه. این موضوع جزو اون دسته از موضوع هاست که توی کار دوطلبانه خیلی راحت می شه مدیریتش کرد، ولی توی کار تجاری کمی سخت می شه، چون آدمها نسبت به میزان کارشون بازخورد می خواند و خوب اشراف داشتن به میزان کار همه کار سختی است و زکاوت خاص مسؤول مربوطه را می طلبد.

پوست کلفت بودن همکاران

این یکی از ویژگی هایی که من حتی برای انتخاب همکاران خودم در نظر گرفتم وبرای همین الان یه تیم کاری پوست کلفت همراه خودم دارم که فوق العاده از کار کردن باهاشون لذت می‌برم.
تیم امسال اکثریت آدم ها پوست کلفتی بودند. ازچه نظر؟ از نظر اینکه با چهار تا بحث عقب نمی کشیدند. شاید در طول جلسات هماهنگی و دوماه برنامه ریزی کار ، بارها با دوستان مختلف ، بحث های کلامی داشتیم. ولی هیچکدوم توی کار اونها اثر نگذاشت. این ویژگی بزرگی بود. هیچ اختلافی باعث نمی شد که کار تعطیل بشه یا کسی کم بزاره. پس یه توصیه با آدمهای پوست کلف کار کنید.

اوخ حواسم نبود که قرار بود کوتاه صحبت کنم 😉 باشه یه نکته را بگم و خلاص.

موضوع آخر

بخش اولی که گفتم یعنی، داوطلبانه بودن کارها. البته به چند مورد در متن اشاره کردم ولی ترجیه می دم یه جمع بندی بکنم در این مورد. یک سری از ویژگیها در کار داوطلبانه عملا حل شده به حساب می یاد ولی اگه تجاری دارید کار می کنید باید بهش دقت کنید.
اولین مورد که در متن هم اشاره کردم زکاوت لازم برای بازخورد نشان دادن به کسانی که فعالیت بیشتری نشان می دند.
دومین مورد جمع کردن آدمهای علاقه مند یا علاقه مند کردن آدمها ست. یک مشکل عمده در اکثر شرکت ها حضور تعداد زیاد از پرسنل هست که فقط از درد نان اونجا هستند و معمولا رقبت خاصی یه کار ندارند، برای همین خلاقیت و دقت زیاد در کار ندارند.
سومین مورد حضور کوتاه مدت آدمها در مجموعه یا درحقیقت تجره کم آنها در شرکت هاست.
و آخرین موردی که به ذهنم می رسه، واگذاری کار هست. در کار داوطلبانه هر کس کاری که در توانش هست و یا علاقه داره را به عهده می گیره ولی در محیط تجاری  انگیزه های دیگری برای تقبل مسؤولیت دخیل می شه. مثل وجهه اون مسؤولیت، کسب تجربه، در کنار دوستان به خصوص بودن و … . خوب در این وضعیت هست که مسؤولین پروژه یا برنامه مجبور می شوند که دخالت کنند و نتیجه کار بسیار به توانایی یک یا چند نفر وابسته می شه.

2 پاسخ

  1. درود
    بسیار خوب و البته بسیار کوتاه بود.
    فکر می‌کنم امسال اگر یه جمع بندی از کار گروه داشته باشیم سال آینده دیگه میترکونیم!!!! چون واقعا همه کارها همونطور که اشاره کردید خوب و بجا بود. (هرچند امسال هم واقعا کار همه خوب بود و بنده کمی در ارائه‌ها خلل ایجاد کردم، البته برای حل این موضوع برنامه‌ای خواهم داشت که سال آینده در صورت امکان به کار خواهم بست.)

  2. میدونی بهراد تو خیلی خودت را دست کم میگیری.

    یک مجموعه وقتی موفق است که مدیریت قوی داشته باشه. مدیریت خیلی مهمه. برای من خیلی ارزش داره که مهمترین جایگاه یک مجموعه خوش اخلافترین مجموعه است. وقتی شروع به صحبت میکنی همیشه لبخند داری و انرژی مثبت به افراد میدی. طوری که کسی حتی اگر چیزی بلد نباشه دوست داره بیاد کمکت. اگر یادت باشه توی ترجمه سایت دبیان به فارسی توضیح دادی که اینقدر این حرکت خودجوش سریع بود که حتی خود دبیان از اینکه اینقدر سریع کارها انجام میشه تعجب کرد:)

    مدیر خوبی هستی. مهربونی و خوش اخلاقی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *